«نماینده»/ابراهیم رزاقی عضو هیئت علمی بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران: مشکلات اقتصادی کشور، ساختاری - تاریخی و صرفاً مربوط به چهار دهه گذشته نیست. با این حال، کارنامه دستگاههای اجرایی برای کاستن از این معضلات نیز در نقطه مطلوب نیست چراکه شاهد افراطوتفریطهایی در این زمینه بودهایم. در سالهای پس از دفاع مقدس، شاکله اقتصاد از فرهنگ جهاد و روحیه بسیجی الگو نگرفت و راهکارهای سرمایهداری پیگیری شدند. اخذ وام از صندوق بینالمللی پول که ماشین جنگی نظام سلطه در حوزه اقتصاد است، یکی از اشتباهات آن دوران بود.
از زمانی که سیاستهای سرمایهداری و حمایت از قشر مرفه و متمول در کشور به یک سنت زشت تبدیل شد، برنامههای اقتصاد کاپیتالیستی بر مبنای سود حداکثری نیز پیاده شدند که یک قلم از نتایج آن را در گسلهای عمیق اجتماعی میتوان آدرس داد. علاوه بر این، برخی از دستگاههای متولی امر معیشت و اقتصاد، به بهانه عدم دخالت در این امور، بازار را به حال خود رها کردند که نتیجه آن را در هرجومرج فعلی و افزایش بی قاعده قیمتها شاهدیم.
این بیخیالی در حالی است که به فرموده رهبر حکیم انقلاب، «اقتصاد خانوادهها به علت رکود تورمی در چند سال اخیر بهشدت تحتفشار بوده و اکنون نیز کرونا بر مشکلات افزوده و دشواریهای جدی معیشتی برای گروههای زیادی از مردم بهوجود آورده است» (4 آذر 99). لازمه سر و سامان دادن به این اوضاع، «اقدام جدی» است که جز با ورود دستگاههای نظارتی و مسئولان، ممکن نیست و عاقبت یله بودن بازار در غیاب نهادهای متولی را این روزها بیشتر از هر زمان دیگری لمس میکنیم. اینکه برخی از مسئولان کشور میگویند روزانه از نرخ کالاهای اساسی مطلع میشوند، دردی از مردم دوا نمیکند، چون برای کاستن از آلام معیشتی، باید راهکارهای اقتصادی بر مبنای اسناد بالادستی نظام پیاده شوند.
موضوع این است که بعضی همچنان در خانه اول متوقفشده و میپرسند راه توسعه اقتصادی از کدام طرف است؟ جمهوری اسلامی برای برونرفت از تحریمها و دفع تهدیدات اقتصادی – معیشتی، راهحلهای منحصر بفردی دارد و نیازمند نظریهپرداز و نظریهپردازی جدید نیست. اساساً کسی که خود را مقید به قانون اساسی میداند، نمیتواند و نباید در این خصوص اجتهاد کند زیرا همه آنچه برای بهبود حال اقتصاد کشور لازم بوده، در سیاستهای اقتصاد مقاومتی تشریح شده است.
مؤلفه قطع امید از خارج، نقش محوری در این میان دارد، حالآنکه هنوز میشنویم اگر فلان فرد در آمریکا مسئول دولت شود، به دنبال تعامل با ایران خواهد بود و اوضاع معیشتی مردم بهبود مییابد! سؤال این است که چرا اینقدر در مورد بر حذر بودن از نگاه به خارج برای رشد اقتصادی تأکید داریم؟ علت البته کاملاً مشخص است؛ چون اتکا به وعدههای غربی – آمریکایی، اقتصاد کشور را شرطی کرد و خسارتهای فراوانی به بار آورد. در سالهای گذشته، پیامدهای مخرب پیوند زدن اقتصاد با مذاکرات و چشمانتظار ماندن به امید گشایش از سوی کشورهای خارجی را دیدیدم. اکنون چیزی تغییر نکرده و به قول قدما فقط «پالان عوضشده» است.
دولت آمریکا در حال از دست دادن قدرت خود در تمام زمینهها و بهویژه در حوزه اقتصادی است و دوراندیشی حکم میکند به دنبال تحکیم روابط با قطبهای اقتصادی منطقه و شرق آسیا باشیم که در بسیاری از زمینهها، فاقد زاویه با کشورمان هستند. هنوز دعوای حقوقی در آمریکا به پایان نرسیده، ضمن اینکه نرخ رشد بیکاری پس از شیوع کرونا در این کشور، به یک معضل نگرانکننده تبدیلشده است. آمریکا بااینهمه دردسری که در آن غوطهور شده، به کوری شباهت دارد که نمیتواند دیگران را راهبری کند؛ پس انتظار داشتن از کاخ سفید برای رفع مشکل اقتصاد، بسیار سادهلوحانه و خوشبینانه است. این شرایط وقتی وخیمتر میشود که عمده سیاستهای کشور بر گشادهدستی موهوم دموکراتها متوقف باشد.
این در حالی است که برخی هنوز از گذشته عبرت نگرفتهاند و فحوای اظهاراتشان، بیاعتنایی به تولید و امید به خارج از مرزهاست. مسئله این است که آمریکا و اروپا، تا زمانی که از داخل قوی نشویم، دست از فشار و تهدید برنمیدارند و از قضا سایه تحریم را به این دلیل بر سر کشورمان نگه داشتهاند که برخی از داخل، مذاکره را التماس کنند و آن را بهمثابه فرصتی بدانند که کسی حق سوزاندن آن را ندارد! تا این دور باطل وجود دارد، تحریم هم ادامه خواهد یافت و برای آن، نقطه پایانی وجود ندارد.
از این رو، سیاستهای اقتصادی کشور باید بر «خنثیسازی تحریمها و غلبه بر آنها» با فعالسازی پتانسیلهای داخلی متمرکز باشد؛ ضمن اینکه ضروری است از اصرار بر «رفع تحریمها»با مذاکره فاصله بگیریم چون این مسیر، طی شده و اثرات آن مشخصشده است.
پس شرایط داخلی اقتصاد بر اساس آنچه بارها تجربه کردهایم، به امید گوشه چشم اروپا و آمریکا تغییر نمیکند بلکه زمانی تحول حاصل میشود که چرخ تولید با قدرت به گردش در آید و سودآوری از این رهگذر عاید کشور شود. تقویت تولید داخل که محقق شود، هر کدام از مؤلفههای اثرگذار اقتصاد را هم که تحریم کنند، دستمان برای مقابله پر است. بهعنوان نمونه، وقتی آمریکا رسماً اعلام کرد که سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران را در دستور کار قرار داده، تولید فرآوردهها و محصولات پتروشیمی را آغاز کردیم و افتتاح پالایشگاه ستاره خلیجفارس، یکی از این دست اقدام راهبردی بود که به همت نیروهای جهادی انجام شد.
از سوی دیگر، دوران تحریم، بهترین فرصت برای ایجاد ساختارهای مالی و پولی با کشورهای متحد و همسایه است. بهویژه آنهایی که مثل ما تحت تحریم قرار دارند و از توحش آمریکا در حوزه اقتصاد، ضربه خوردهاند. کشورهایی مثل روسیه و ونزوئلا در حال حاضر، چنین شرایطی دارند و میتوانیم با راهکارهایی که بعضاً در حال اجراست، ترتیباتی را اتخاذ کنیم که حتی در صورت تشدید تحریمها، اثر چندانی بر سفرهها و معیشت مردم نداشته باشد. بهعنوان نمونه، ایجاد بانکهای محلی که با ارزهای ملی کار میکنند، میتواند به بهبود اوضاع تا حد قابلتوجهی کمک کند.
و بالاخره اینکه بهترین پلنهای اقتصادی در صورتی مثمر خواهند بود که با پیگیری و همت همراه باشند؛ و تنها در این حالت است که میتوان دشمن را از ادامه سیاست تحریم منصرف کرد.
نظر شما