به گزارش نماینده، حضور در رادیو شاید یکی از کارهای جذاب رسانهای باشد، فعالیت رسانهای که مردم شاید در کوچه و خیابان با شنیدن صداهایشان، آنها را می شناسند؛ این سبک از فعالیت رسانهای؛ یعنی تقدم صوت بر تصویر.
صداهایی که در گزارش رشتههای مختلف ورزشی شنید میشوند، بدون آنکه تصویری در ذهن مخاطبان وجود داشته باشد.
این روزها انتقادهای فراوانی به عملکرد برخی از گزارشگران در رسانه ها و در فضاهای مجازی دیده میشود، نقدهایی که مربوط به گزارشگران تلویزیونی است. نقدهایی که کم کم به لطیفه های عامیانه نیز تبدیل شدهاند، اما در این بین سوال اساسی اینجاست که چرا نگاهها و نقدها به سوی گزارشگران رادیویی اندک و شاید هم هیچ است و اصلا چرا گزارشگران رادیویی که مخاطبان متعدد و خاص خودشان را دارند، کمتر مورد توجه قرار می گیرند!
گزارشگرانی که قدیمی ترها با صدای آنها چه در امکان عمومی و چه منازل و خودروهای شخصی و ... زندگی کردهاند و حالا که تکنولوژی به شکل غول آسایی در زمینه ارتباطات توسعه یافته، مخاطبان رادیویی را به فضاهای جدیدتری کشانده تا علاقمندان به ورزش توسعهیافتهتر صداها را برای گزارش یک مسابقه ورزشی بشنوند.
با یک بررسی و ارزیابی کلی هم می توان پی برد که گزارش مسابقات ورزشی به صورت رادیویی در بسیاری از جهات مراحل سخت تر و پیچیدهتری از گزارش یک مسابقه تلویزیونی دارد، چرا که شرح واقعه برای مخاطبان که هیچ تصویری را نمی بیند کار راحتی نیست.
در واقع یک گزارشگر رادیویی برای آنکه بتواند شور و هیجان ورزشی را به شنونده انتقال دهد، مجبور است از چند هنر خود بهره برده و به نوعی یک رویداد ورزشی را برای شنونده نقاشی کند و علاوه بر ترسیم همه زوایای پنهان مسابقه، بتواند هیجان لازم را نیز به مخاطبش انتقال دهد.
همان طور که بسیاری از اهالی فن در رسانه بارها اذعان داشتهاند که کار گزارشگری در رادیو مسئولیت بسیار پیچیده و دشواری است، اما باید اعتراف کرد که تا کنون گزارشگران رادیویی کشورمان که سال های سال در سرما و گرما و پا به پای گزارشگران تلویزیونی در میادین ورزشی حضور داشتهاند، اما در چهره شدن برای مخاطبان؛ این کجا و آن کجا!
برهمین اساس سرویس ورزشی فارس، طی سلسه گزارشهایی به معرفی گزارشگران و مجریان با تجربه ورزشی رادیو میپردازد بلکه بتواند همکاران رسانه ای خود را بهتر به مخاطبان ورزشی معرفی می کند.
در اولین بخش سراغ خسرو والیزاده، یکی از با سابقه ترین گزارشگران رادیویی کشورمان رفتیم و از نحوه فعالیتش در این رسانه و تجارب چندین سالهاش جویا شدیم که گفتوگوی فارس با این گزارشگر رادیویی را در زیر میخوانیم؛
** کار رسانهای و رادیو را از کجا آغاز کردید؟
ابتدای کار رسانه ای من از رادیو نبود بلکه در خبرگزاری جمهوری اسلامی که در اول نامش پارس بود، در سال ۱۳۵۸ آغاز شد. یکی دو سال بعد از اینکه کمال خرازی مدیرعامل شد، طبق مصوبه مجلس به خبرگزاری ایرنا تغییر نام داد. از تلکس آغاز کردم و کامپیوتر نبود و باید خبرها را پانج میکردیم. سال ۶۰ وارد گروه ورزشی شدم و از خبرنویسی آغاز کردم و رفته رفته دبیر شدم. با چند نشریه مانند هدف و آینه نیز کار میکردم.
البته طرح روزنامه ایران ورزشی نیز برای ما بود که در زمان وردی نژاد مدیر مسئول روزنامه ایران به تصویب رسید. اولین دبیر این روزنامه ورزشی هم بودم.
** چه سالی وارد رادیو شدید؟
در کنار کار خبرنگاری سال ۷۲ بود که به واسطه یکی از دوستان وارد رادیو تهران شدم. محمد جهانی مدیر گروه ورزش بود که شناخت داشتیم و برای کار اولیه از من یک تست صدا گرفتند و کارم را شروع کردم.
کل گروه ورزش رادیو تهران در یک زمانی دسته جمعی به رادیو جوان آمدند.
** چه زمانی به رادیو ورزش آمدید؟
در تیر ۷۸ بود که طرحی که آقای جهانی دادند و تصویب شد و رادیو ورزش افتتاح شد و همان گروه باز هم دسته جمعی به این شبکه رفتیم. البته در دی سال ۷۸ از خبرگزاری ایرنا به پکن اعزام و مسئول دفتر این خبرگزاری در چین شدم و سه سال رابطه ام با رادیو ورزش قطع شد. دی سال ۸۱ که بازگشتم پس از تماس آقای مجید ندیری دوباره به رادیو آمدم. از همان ادامه دادم و تا الان نیز ادامه دارد.
** تمام وقت در رادیو هستید؟
من سال ۱۳۸۸ از خبرگزاری ایرنا بازنشسته شدم و یک مقدار دست و بالم برای حضور در رادیو باز شد و بیشتر میتوانم به این کار برسم.
** اولین گزارش یا اجرایتان در چه سالی بود؟
دقیقا یادم نیست، اما میدانم یک طرف میدان استقلال یا پرسپولیس بود. البته از همان ابتدا گزارش بازی به من ندادند بلکه کارهای تولیدی میکردیم. یکی دو سال اینطور بود بعد وارد برنامه زنده شدیم.
گزارشهای آن زمان هم مانند الان نبود که یک اتاق جدا بدهند بلکه باید کنار زمین گزارش میکردیم. البته کارم در ابتدا گزارشگری نبود بلکه برای سر دبیری خبر و کارشناسی ورزشی وارد رادیو شدم. برای یک گزارش بنده را به ورزشگاه فرستادند و از صدایم خوششان آمد.
البته خودم هم دوست داشتم و حالا نیز با عشق و علاقه خاصی این کار را انجام میدهم. غیر از سه سالی که در چین بودم تنها کار خبرنگاری و گزارشگری ورزشی را انجام دادم و بیرون نیز هیچ کار دیگری انجام نمیدهم.
** بعد از اولین گزارش چه حسی داشتید؟
اول کار استرس داشتم و این هم طبیعی است و تپق هم ممکن است بزنید.
** گزارش رادیویی چه تفاوتی با گزارش تلویزیونی دارد؟
در رادیو شما باید از ابتدای مسابقه تا انتها صحبت کنید و تصویر سازی کنید و شنونده باید هر لحظه بداند چه اتفاقی در بازی میافتد، اما در تلویزیون چون بیننده تصویر را میبیند، شما میتوانید سکوت هم بکنید.
** تلاش نکردید به تلویزیون بروید؟
نزدیک جام جهانی ۱۹۹۸ بود که از من دعوت شد و در شبکه ۵ کار کارشناسی و گزارشگری فوتبال میکردم. از شبکه سه هم پیشنهاد شد و تست هم دادم، اما فضا را برای ادامه کار مناسب ندیدم. روحیه خاصی دارم و اگر محیط کار با روحیاتم سازگار نباشد زیاد علاقمند نیستم. در رادیو شرایط دوستانه تر بود و همینجا ادامه دادم.
** روی حقوق گزارشگری و مجریگری رادیو حساب میکنید؟
اصلا.
** چرا؟
در این کار اگر عشق و علاقه نباشد نمیتوان ادامه داد. کلا روی کار خبرنگاری و گزارشگری نمیتوان به عنوان شغل و در آمد اصلی حساب کرد.
** این اتفاق افتاده است که در فروشگاه یا تاکسی کسی از روی صدا شما را بشناسد؟
خیلی اتفاق افتاده است. همین هفته گذشته بود که بعد از حضور در یک مغازه مرا شناختند و محبت داشتند. کسانی که بخش ورزشی رادیو را حرفهای دنبال میکنند به راحتی میشناسند.
** گزارشگران قدیمی اطلاعاتشان بیشتر بود یا حالا؟
در آن زمان با توجه به امکاناتی که برای کسب اطلاعات بود، اطلاعات گزارشگران خوب بود، اما حالا دسترسی به منابع اطلاعاتی آنقدر زیاد شده است که به راحتی شما در مورد یک موضوع آگاهی پیدا میکنید. با تمام این شرایط در آن زمان افرادی مانند عطالله بهمنش و اسکویی اطلاعاتشان خوب بود.
** قبل از هر گزارش چه قدر برای کسب اطلاعات وقت میگذارید؟
من به شخصه وقت زیادی میگذارم. وقتی به ما روز قبل اعلام میکنند که باید بازی را گزارش کنید، از همان موقع تا شروع بازی به دنبال کسب اطلاعات هستم تا در زمانهای مرده بازی به مخاطبان بدهم. البته این اعتقاد هم دارم که نباید مخاطب را بمباران اطلاعاتی کنیم. گزارشگر باید گزارش کند و باعث سردر گمی شنونده و بیننده نشود.
** با تجربهای که دارید الان هم تپق میزنید؟
بله پیش میآبد. در برنامه زنده، هم اشتباه میکنید و هم تپق میزنید و چه قدر مردم ما باهوش و دقیق هستند که بلافاصله از طریق تماس یا پیامک اعلام میکنند که مجری یا گزارشگر اشتباه کرد. تهیه کننده نیز به ما اعلام میکند و ما هم بلافاصله اصلاح و عذرخواهی میکنیم.
** تاکنون این اتفاق افتاده که شنوندهای تماس بگیرد و بگوید چرا شما از تیم یا بازیکن و مربی خاصی حمایت یا انتقاد میکنید؟
از این اتفاقات برای ما زیاد افتاده است، اما نمیتوانم بگویم. البته طبیعی است. از معروفترین گزارشگران دنیا تا در خود کشورمان یک انگ رنگی بودن به آنها میزنند. گزارشگر هم یک انسان است و میتواند تعلق خاطر به یک تیم داشته باشد، اما در کار نباید دخالت دهد و من هم تلاشم همین بوده است.
من مشاور مطبوعاتی صفایی فراهانی در فدراسیون فوتبال و مشاور فدراسیون بسکتبال بودم و همین چند وقت اخیر هم مدیر رسانه ای تیم ملی بودم، اما هیچ گاه این کارها را در گزارشگری و کارشناسی رادیو دخیل نکردم.
به کیروش و یک وقتی هم قطبی گفتم که انتظار نداشته باشید از تیم ملی در رادیو انتقاد نکنم و هر دو هم قبول کردند.
** صحبتهایی میشود مبنی بر اینکه گزارشگران قدیمی اجازه نمیدهند جوانترها وارد کار شوند، نظرتان در این باره چیست؟
این صحبتها را شنیدهام، اما در رادیو صحت ندارد. چون در تلویزیون نیستم، از این موضوع خبر ندارم. اگر گزارشگر مستعدی باشد چرا نباید بیاید. گزارشگری فقط اطلاعات یا داشتن صدای خوب نیست بلکه باید هر دوی اینها را کنار هم داشته باشد. اگر چنین افرادی بودند جذب شدند نمونهاش در بسکتبال کیوان احمدیان و محمد حسن واحد جذب شدند. در رزمی و والیبال هم بودهاند.
** در فوتبال تا حالا افراد جوان نیامدهاند؟
در این رشته کمتر اتفاق افتاده است. در شهرستانها زیاد هستند و اگر در تهران هم باشد جذب میشود. قطعا باند بازی در میان ما گزارشگران وجود ندارد.
** تا حالا کسی به شما برای گزارشگری مراجعه کرده است؟
چندین بار این اتفاق افتاده است و من فقط معرفی کردهام که تست بگیرند. حتی یک بار پسر خودم هم علاقه مند بود و فکر کردم صدایش برای گویندگی خوب است، اما به هیچ وجه دخالت نکردم و گفتم تست بگیرند اگر خوب بود، وارد شود و آمد و تست داد و قبول نشد. اگر اسمش را رانت بگذاریم حتی برای پسر خودم هم استفاده نکردم که جذب شود.
** موافق حضور یک گزارشگر هم در رادیو هم در تلویزیون هستید؟
از نظر من اشکالی ندارد که گزارشگر یا مجری در هر دو باشد، اما مدیران سازمان باید تصمیم بگیرند.
** جایی در رادیو وجود دارد که گزارشگر و گوینده تربیت کند؟
فکر میکنم قرار است کمیتهای تشکل شود و تست های گویندگی بگیرد. اینکه افراد خاص این کار باشند که گزارشگر پرورش دهند، وجود ندارد.
** صدای خوب چه نوع صدایی است؟
صدایی که به دل شنوندگان بنشیند. شنونده اگر صدای ما را دوست نداشته باشد هرچه قدر هم اطلاعات خوبی داشته باشید و فرد سالمی باشید برنامه شما را گوش نخواهد کرد. در ابتدا باید صدایتان خوب باشد و میتوانید مسائل دیگر را با تمرین برطرف کنید.
** میگویند گزارشگران رادیو سنتی گزارش میکنند و شاید خلاقیتها کم شده است، نظرتان چیست؟
گزارشگر در ابتدا خودش باید برای ارتقای کارش تلاش کند. من به شخصه صدای گزارشگران خارجی را در ورزش های مختلف زیاد گوش میکنم. هرچند فرهنگ ما با آنها همخوانی ندارد و نمیتوانیم مانند آنها باشیم، اما حداقل میتوانیم سبک خود را ارتقا دهیم. یک بخش هم مربوط به سازمان است که دوره های آموزشی را باید برای شما بگذارد. در مجموع اگر تلاش خودتان نباشد و کلاسهای آموزشی وجود نداشته باید یک جایی درجا خواهید زد.
افراد مختلفی را هم دیدهام که وقتی تنها دو قدمی جلوی پای خود را میبینند در نهایت درجا میزنند و زود کنار میروند.
** چقدر در رادیو دست تان برای انتقاد کردن باز است؟
خط قرمز ما در رادیو خط قرمز نظام است و در بحث انتقاد خط قرمزی نداریم. انتقاد باید با احترام همراه باشد و سالها است که این رویه در شبکه رادیویی ورزش دنبال میشود. خط قرمزی هم وجود دارد که مقطعی است و قرار است در مورد موضوعی صحبت نکنیم و نمیکنیم.
** بعد از انتقادها هم کسی با شما تماس گرفته است؟
بله. یا با خودم تماس میگیرند یا با مدیران بالاتر. یک بار یکی از مدیران ورزشی از انتقاد ما ناراحت شده بود.
** چه کسی؟
آقای رویانیان در زمان حضورش در پرسپولیس بود که با معاون صدا تماس گرفته و موضع را گفته بود.
** تهدید هم شدهاید؟
بله بعد از انتقاد پیش میآید، اما نمیتوانم نام ببرم.
گزارشگران رادیو با یک مشکل اساسی دیگری هم مواجه هستند که جای دلخوری هم دارد.
** چه چیزی؟
بسیاری اوقات روزنامه ها و خبرگزاریها اعلام میکنند که گزارشگر فلان بازی داخلی یا خارجی مشخص شد، اما هیچ کس به رادیو توجهی نمیکند و نمیداند که گزارشگری رادیو خیلی کارش سخت تر است و همه دنبال تصویر هستند. البته ما دنبال مطرح شدن نیستیم و بلکه باید کارمان را درست انجام دهیم، اما جوانترها ذوق و شوق دیده شدن دارند. خیلی وقتها زحمت کار ما بیش از تلویزیون است. یک مثالی برایتان میزنم.
** بفرمایید؟
نیمه نهایی جام حذفی آلمان بود که بازی به وقت های اضافی و پنالتی هم کشید و تا ساعت حدود ۲ ادامه داشت. در این زمان از شبانه روز که وقت خواب و استراحت شنونده است باید گزارشگر طوری گزارش کند که بتواند او را پای رادیو نگه دارد. حالا حساب کنید چه قدر باید در آن وقت از شب انرژی داشته باشد که بتواند موفق باشد.
** کدام گزارشتان را دوست دارید؟
به طور کلی میگویم که بازیهایی که یک طرف نماینده ایران بوده و برنده شده واقعا برایم لذتبخش بوده است. نمونهاش بازی پرسپولیس و لخویا بود. آنقدر آن بازی به من چسبیده بود که فردایش که سرکار آمدم مدیرمان میگفت گزارشت یک نوع خاصی بود. وقتی تیم خوب بازی میکند و میبرد، ناخودآگاه گزارشت فرق میکند و به دل شنونده نیز مینشیند.
** چند بار گزارشگر برتر شدید؟
دو بار در جشنواره رادیو به عنوان گزارشگر برتر انتخاب شدم. یک بار در کل شبکه های رادیویی اول شدم و یک بار دیگر در زیبا کنار در میان گزارشگرهای رادیویی دوم شدم.
همین که برایتان انگیزه وجود دارد باعث میشود که کارتان را بهتر انجام دهیم. خیلی از آدمها دوست دارند که وارد این کار شوند، اما اگر واقعا عشق و علاقه نداشته باشید، به بن بست میخورید. توصیه من این است که برای ورود به این کار تحصیلات آکادمیک داشته باشید و زبان خارجیتان تقویت کنید تا به مشکل نخورید.
** گزارشگری هم بازنشستگی دارد؟
اگر کارمند صدا و سیما باشید، بله.
** چه قدر با موبایل گزارش کرده اید؟
گاهی اوقات پیش میآید. مثلا در شهرستان یا خارج از کشور هستید بیشتر گزارشها با موبایل است.
** فوتبالهای داخلی مان چندان لذت ندارد، با چه حسی این بازی ها را گزارش میکنید؟
هرکسی دوست دارد بازی جذاب و حساس را گزارش کند و اگر بازی بی کیفیت باشد در کار گزارشگر هم تاثیر میگذارد. متاسفانه مدتی است فوتبال داخلی ما کیفیت چندانی ندارد و تماشاگران هم استقبال نمیکنند. وقتی خودم برای گزارش به ورزشگاه میروم و میبینم تماشاگر چندانی نیامده، دلم میگیرد. جمعیت به بازی روح میدهد.
** گزارش دربی چطور؟
یکی از به یاد ماندنی ترین گزارشهایم دربی بود که پرسپولیس با گلهای ایمون زاید استقلال را شکست داد. در آن زمان مدیر رسانه ای تیم ملی هم بودم و فردای آن روز وقتی سر تمرین تیم ملی رفتم کیروش وقتی مرا دید گفت تو پرسپولیسی هستی. من هم گفتم هیچ تعلقی به سرخابی ندارم و نوع گزارش به خاطر حساسیت بازی بود.
** روزانه چند ساعت در رادیو هستید؟
من چون کارمند صدا و سیما نیستم، دائم حضور ندارم و اگر جلسه یا برنامه ای داشته باشم، میآیم. با وجود تمامی مشکلاتی که کار گزارشگری ورزشی دارد با علاقه خاصی انجام میدهم و هیچ وقت هم به پول آن فکر نکردهام. من وارد هرکاری شدم اول به پولش فکر نکردم و مهم علاقه بود.
** شما که گزارشگر ورزشی رادیو هستید خودتان چه قدر ورزش میکنید؟
از زمان نوجوانی فوتبال بازی میکردم و مربیام هم علی دانایی فر بود و دوسال زیر نطر او تمرین کردم. بعد از اینکه به سربازی رفتم و وارد کار شدم دیگر کمتر شدم و حالا نیز به دلیل درد زانویی که دارم بیشتر استخر و پیاده روی میکنم.
** و صحبت پایانی؟
به جوانترهایی که میخواهند وارد این کار شوند، میگویم اگر علاقمند این کار هستند درسش را هم بخوانند و با تحصیلات آکادمیک بیایند. خودم هم خوشحال میشوم تجربیات و آموختههایم را در اختیار آنها بگذارم.
نظر شما