شناسهٔ خبر: 111995 - سرویس فرهنگ
منبع: افکارنیوز

معاونت هنری، جنتی را به کدام مسیر می‌برد؟

علی جنتی43 داستان این روزهای معاونت هنری وزارت ارشاد، ماجرای پیچیده و سخت‌فهمی نیست. از آن‌جا که رهبر معظم انقلاب درباره مسائل و جریانات اخیر هنری کشور نگرانی‌های جدی‌ای را ابراز داشته‌اند، در همین راستا و با هدف برطرف شدن این نگرانی‌ها، چندین و چند سوال طرح شده که هیچ‌ کدام پاسخی نداشته‌اند.

به گزارش «نماینده»، فرار به جلو معمولا از سوی کسانی به اجرا در می‌آید که اصولا قصد بحث ندارند و یا در بحث به دنبال یک دیالوگ مفید نیستند بلکه در پی کوبیدن و شکست طرف دیگر یا اطراف دخیل در بحث هستند. شخصی که به جلو فرار می‌کند، اصولا بنیه بحث ندارد؛ نکاتی سطحی آموخته است و به بیخ و بن قضایا هیچ اشرافی ندارد. معمولا می‌دانیم که شخصی که از هر لحاظ لایق باشد، برتر و بالاتر و والاتر و جلوتر از دیگر افراد بحث کننده است. شخصی این خصوصیات بحث را به آرامی شروع می‌کند و دلایل منطقی می‌آورد و در صورت لزوم سکوت می‌کند اما فراری اصولا می‌خواهد به هر قیمتی جلو باشد و از آنجا که خویش را دونده‌ای در یک مسابقه می‌داند و بحث را برد و باخت می‌پندارد، دائم در پی کوبیدن حریف به در و دیوار مسیر است. اگر چه خویش نیز در این گیرودار آسیب میبیند اما بروی خویش نمی‌آورد. زیرا فراری اصولا قدرت پوشش دادن به زخم‌های خود را آموخته است و یا راه را در این مسیر به زعم خویش پر از سنگلاخ می‌کند تا حریف را از پیشروی باز دارد. فراری بسیاری از خصوصیات خویش را در طول زمان بر ملا می‌کند و نه فقط در استراتژی که در تاکتیک نیز به جلو فرار می‌کند.
داستان این روزهای معاونت هنری وزارت ارشاد، ماجرای پیچیده و سخت فهمی نیست. از آن‌جایی که رهبر معظم انقلاب درباره مسایل و جریانات اخیر هنری کشور نگرانی‌های جدی‌ای را ابراز داشته‌اند، در همین راستا و با هدف بر طرف شدن این نگرانی‌ها، چندین و چند سوال طرح شده که هیچ‌کدام پاسخی نداشته‌اند:
۱/ معاونت هنری ارشاد این روزها فراتر از شرح وظایف و اختیارات یک معاون هنری عمل می‌کند و دوباره شیوه قدیمی و اثرگزار خود را که یادگار دوران «عطاالله مهاجرانی» است را در دستور کار قرار داده و با برقراری ارتباط با سفرا، شخصیت‌های به ظاهر فرهنگی اروپایی، آمریکایی و حتی خانواده‌های آنان تعاملات فرا قانونی را پی می‌گیرد. آن طور که حتی در خبرها هم نیامد چندی پیش با سفر هیات عالیرتبه کشور اتریش به ایران و دیدار رئیس جمهور دو کشور، طی یکی از برنامه های از پیش تعیین شده همسر رئیس جمهور اتریش و معاون فرهنگی بانک مرکزی این کشور و نیز رئیس موزه‌های بین المللی اتریش در غالب یک هیات فرهنگی و هنری با معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دیدار کرد. آنچه در این دیدار در دستور کار قرار گرفت، مذاکره و تفاهم شفاهی! این مقامات بود. اتفاقی که هرگز توسط روابط عمومی و یا پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت ارشاد مورد اشاره قرار نگرفت.
طرح سوال اول: معاونت هنری ارشاد چرا باید با همسر رییس جمهور اتریش توافق شفاهی بکند و چرا باید این توافق رسانه‌ای نشوند و به صورت پنهانی این اتفاق بیفتد؟
۲/ سال ۷۳ مجلس محترم شورای اسلامی قانون تصدی بیش از یک شغل کارکنان دولت را تصویب می‌کند و این قانون لازم الاجرا می‌شود. اما این قانون تا به امروز مشمول معاون هنری وزارت ارشاد که همزمان مدیر موزه موسیقی نیز هست، نشده است! موزه موسیقی را که به گفته محمود صلاحی متعلق به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است را علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد اداره می‌کند. حتی با فرض این که اصلا موزه برای شهرداری هم نیست و خیلی اتفاقی و به ناگاه مشمول خصوصی‌سازی شده و مهر استقلال خورده است، بازهم نمی‌توان گفت که معاون هنری یک شغله به حساب می‌آید. چرا که بنابر تبصره چهارم مصوبه مجلس در این باره، تصدی هر نوع شغل دیگر در شرکت‌های خصوصی هم برای کارکنان دولت ممنوع است.
طرح سوال دوم: چرا قانون و دستگاه قضا برای معاون هنری وزارت ارشاد که هم‌زمان مدیریت موزه موسیقی را نیز به عهده دارد، استثنا قائل شده‌ است؟ آیا مقامات اداری مربوط و نهادهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات کشور و سازمان حسابرسی متوجه دوشغله بودن این مدیر نشده‌اند؟
۳/ اهالی موسیقی در چند ماه گذشته انتقادات زیادی را متوجه خانه موسیقی ایران کردند. و حتی با تحقیقاتی که صورت گرفت معلوم شد که هیات مدیره این نهاد ۸ ماه است که بدون برگزاری انتخابات و رسما به صورت غیر قانونی فعالیت می‌کنند. کافی است در موتورهای جستجوی اینترنت با وارد کردن کلید واژه «تخلفات خانه موسیقی»، شرح ۱۲ تخلف اصلی این نهاد را ملاحظه کرد. اما معاونت هنری بر اساس ارتباطات و مناسباتی که با خانه موسیقی دارد. حاضر به این تخلفات توجهی نکرد و ارکسترهای دولتی را تمام و کمال برای بگزاری کنسرت در فستیوال موسیقی تهران، در اختیار این نهاد گذاشت.
طرح سوال سوم: چرا ارکستر‌های دولتی باید با این نهاد که شرح وصف‌حالش در سطور بالا رفت، همکاری کند؟ چرا علی مرادخانی با علم بر این که می‌داند و بنابر گفته خودش شبهاتی در مورد خانه موسیقی وجود دارد، اما با همه این تفاسیر ارکستر‌های دولتی را در اختیار خانه موسیقی می‌گذارد؟
۴/ از وقتی علی مرادخانی رییس دفتر موسیقی دوران اصلاحات و دست راست عطاالله مهاجرانی روی کار آمد، آرام آرام و رفته رفته حلقه مشاورینش در راه‌‌روهای تو در توی معاونت هنری وزارت ارشاد دیده شدند. مشاورانی که حتی در زمان پست نداشتن مرادخانی هم با او همراه بودند و همواره دستی بر فعالیت‌های کلان اقتصادی در حوزه هنر هم داشته‌اند. حلقه‌ای نفوذناپذیری که هیچ عضوی را به راحتی درون خودشان نمی‌پذیرد. حلقه‌ای که اصرار دارند خود را نزد جامعه هنری چهره‌هایی اطلاعاتی-امنیتی نشان دهند و به این ترتیب هاله‌ای پوشالی از ترس را در دور و اطرافشان ایجاد می‌کنند تا کسی جرات نزدیکی به آنها را نداشته باشد.
طرح سوال چهارم: افرادی چون ج. م، ع. س، ف. پ، ‌ ح. م، ‌ م. ک و م. خ که همگی وابسته پیدا و پنهان به عطاالله مهاجرانی هستد، چرا باید جای جای معاونت هنری وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را قرق کنند؟ چرا باید تصمیم‌گیران اصلی معاون هنری این افراد باشند تا مدیران کل بخش‌های مختلف از جمله موسیقی و تئاترو تجسمی و...؟
۵/ استعفای جمع کثیری از مدیران زیر مجموعه معاونت هنری طی دو سال گذشته، این نهاد را به یکی از متزلزل‌ترین بخش‌های وزارت ارشاد تبدیل کرده است. و طی این مدت ۱۰ مدیر از سمت‌هایشان استعفا کرده‌اند. که این ۱۰ استعفا شامل، استعفای دو مدیر کل از مجموعه سه اداره کل معاونت هنری می‌شود.
طرح سوال پنجم: استعفای ۱۰ مدیر در یک معاونت در کمتر از دو سال دقیقا چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟
۶/ آبان ماه سال گذشته بود که واشنگتن فری بیکن اعلام کرد یک هیات از مقامات ایرانی هفته گذشته به آمریکا سفر کرده و ضمن شرکت در نشستی موسوم به انجمن پیتسبورگ با یک نماینده از وزارت خارجه آمریکا دیدار و گفت‌وگو کردند. گرگ سالیوان مشاور ارشد وزارت خارجه آمریکا روز سه شنبه گذشته در حاشیه کنفرانس سالانه OASIS در هتل «فرمونت» در پیتسبورگ با مقامات ایرانی دیدار کرده است. از جمله دیگر ایرانیهای حاضر در این کنفرانس حسین موسویان عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران و فرزین پیروز پی رئیس جشنواره موسیقی فجر بوده‌اند.
طرح سوال ششم: چرا سفر معاون هنری وزارت ارشاد و هیات همراهش در سکوت خبری مطلق صورت گرفت؟ چرا وزارت ارشاد تا زمان فاش نشدن این سفر، هیچ حرفی از آن به میان نیاورد؟ چرا در حالی که رهبر معظم انقلاب بارها به طور واضح و روشن از چهارچوب‌های معین و مشخص در خصوص ارتباط با آمریکا سخن به میان آورده‌اند، این اتفاق روی داده است؟
۷/ خروج ۲۷ اثر از آثار هنرمندان شاخص از دفتر هنرهای تجسمی و فروش تعدادی از آن‌ها، اتفاقی است که طی ماه‌های گذشته سوال زیادی را در ذهن ایجاد کرده است. این ۲۷ اثر شامل دو اثر از بهمن محصص، دو اثر از رضا مافی، سه اثر از فریده لاشایی، دو اثر از حسین زنده‌رودی، ۱۰ اثر از اردشیر محصص، دو اثر از پروانه اعتمادی، یک اثر از مهدی ویشکایی و علیرضا اسپهبد و چهار اثر از میرعبدالرضا دریابیگی است.
طرح سوال هفتم: دزدی این آثار که ارزشی چند ده میلیاردی دارند، ‌دقیقا چگونه صورت گرفته است؟ چطور یک امین اموال بدون امضای مدیر مرکز هنرهای تجسمی ارشاد می‌تواند این تعداد کثیر آثار هنری را از مجموعه خارج کند؟ آیا واقعا حقیقت ماجرا به همان سادگی است که معاونت هنری روایت می‌کند؟ یک نفر خیانت کرده و در روز روشن ۲۷ تابلو را از مجموعه خارج کرده است!؟
۸/ چندی پیش معاونت هنری وزارت ارشاد در جمع خبرنگاران اعلام کرد که به دلیل وجود شائبه‌های مربوط به خانه موسیقی مدیریت و اجرای جشنواره موسیقی فجر را به آنان واگذار نمی‌کنیم. در پس این خبر بارقه‌هایی از امید وجود داشت، چرا که از این تصمیم گیری چنین برداشت می‌شد که بالاخره معاونت هنری وزارت ارشاد نسبت به موج وسیع و بی‌سابقه انتقادات از هیئت مدیره غیرقانونی خانه موسیقی واکنش نشان داد. اما چند روز بعد او اعلام کرد که مدیریت جشنواره موسیقی فجر را به حمید رضا نوربخش مدیر عامل خانه موسیقی واگذار کرده است!
طرح سوال هشتم: تعریف تخلف و وجود شائبه از نگاه جناب معاون چیست؟ اگر به گفته ایشان شبهاتی در خصوص هیئت مدیره خانه موسیقی وجود دارد، آیا این شبهات به مدیر عامل آن نهاد بر نمی گردد!؟ اینکه به دلیل وجود تخلفات چشمگیر هیئت مدیره غیر قانونی خانه موسیقی اجرای جشنواره به آنان واگذار نمی شود جای تقدیر فراوان دارد، ولی انتخاب یکی از ریشه‌های تمامی تخلفات مطروحه از دید منتقدین به نام حمید رضا نوربخش تعبیرش چیست؟
قطعا سوالات بسیار دیگر در خصوص معاونت هنری ارشاد قابل طرح است. اما کسی که قصد فرار رو به جلو را دارد، سوالات را پاسخ نمی‌دهد و این گونه فرار می‌کند: «عده‌ای هر روز یک سوژه‌ می‌سازند. اکنون هم دو سه هفته‌ای است، سوژه‌ی آن‌ها آقای مرادخانی شده است.» کسی که همه دلیل طرح این سوالات را بحث برد و باخت می‌پندارد، دائم در پی کوبیدن حریف به در و دیوار، اگر چه خویش فقط در این گیرودار آسیب میبیند، می‌گوید: «عده‌ای هر چند وقت یک‌بار مساله‌ای را مطرح می‌کنند و آغازگر جریانات زنجیره‌ای می‌شوند و حاشیه‌سازی می‌کنند. ما اگر بخواهیم به این حاشیه‌سازی‌ها بپردازیم، هر روز وقت‌مان باید صرف این حرف‌ها شود. درحالی‌که ما به این قضایا اصلا توجه‌ای نداریم.» فراری اصولا قدرت پوشش دادن به زخم‌های خود را آموخته است و یا راه را در این ماراتون به زعم خویش پر از سنگلاخ می‌کند تا حریف را از پیشروی باز دارد. فراری بسیاری از خصوصیات خویش را در طول زمان بر ملا می‌کند و نه فقط در استراتژی که در تاکتیک نیز به جلو فرار می‌کند.