شناسهٔ خبر: 71677 - سرویس فرهنگ
منبع: ایرنا

شهرموش ها ۲؛ نگاهی فراتر از یک آوانگارد نوستالژیک

منطق موش ها از ابتدای مشق های نانوشته ما آغاز می شد، به مدرسه می رسید، به توپ پلاستیکی چند تومانی ختم می شد که به ناگاه شیشه پنجره همسایه را پایین می آورد. حالا حوالی آن سال های کودکی، مرضیه برومند با همان مدرسه موش ها در ذهن ما نقشی دوباره بسته است.

به گزارش نماینده به نقل از ایرنا،

با تمام نقد های مثبت و گاهی منفی؛ حداقل مزیت کیفی جدیدترین تجربه 'مرضیه برومند' در سینمای ایران، آن است که فیلم، منحصرا برای رده سنی الف و ب ساخته شده است. از فیلمنامه به دقت فیش برداری شده توحیدی تا میزانسن ها و دکورها و نحوه تصویربرداری، تماماً رعایت کننده فانتزی هایی است که در دنیای سنی این کودکان وجود دارد، بنابراین فیلم از همین جا راه خود را با دیگر آثار عروسکی و بعضا نوستالژیک سینمای ایران جدا می کند و تجربه ای را پشت سر می گذارد که هیچ فیلم عروسکی دیگری در ایران، این طی طریق را سپری نکرده بود.

حتی نزدیک ترین رقیب موش ها یعنی 'کلاه قرمزی' نیز نتوانست از این پیچ حساس، به سلامت عبور کند و نتیجه آن شد که عوامل، تمام تلاش خود را معطوف به این موضوع داشتند تا با برانگیختن احساسات نوستالژیک کودکان دهه شصت، ضعف های پر تعداد خود را بپوشانند و از این مسیر به سودی میلیاردی برسند که البته این چنین نیز کردند.

اما حدیث نفس برانگیختگی حسی در 'شهر موش ها۲' ترتیب دیگری دارد: ساختمان فیلم تقریبا همان چیزی است که در دهه شصت دیدیم؛ ترکیبی از آوازها و موسیقی های ریتمیک و

چینش رنگ های شاد و تحرک کلامی بیش از اندازه کاراکترهای اصلی و البته وفور و تکثر موش ها که هر یک خصیصه های اخلاقی و رفتاری خاص خود را دارند و اصلا جمع این تضادهاست که سبب شده فیلم، حتی با وجودی که مخاطب منتقد حرفه ای در سن خود ندارد اما ریتم خود را کند نکرده و تلورانس شتاب خود را حفظ کند.

این راز بزرگ موفقیت 'شهر موش ها' و نزدیک شدن به فروش ۱۰ میلیاردی آن است؛ عنوانی که با جمله 'پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران' پرطمطراق تر نیز شده است.

اتفاق دیگری که با این فیلم نشان داده می شود، تغییر شکل روایت از حوادث کلاسه بندی شده به سمت و سوی دیالوگ محوری است. کاراکترهای اصلی فیلم به اندازه ای هستند که حتی با گفتار خود می توانند جریانی کوچک در دل فیلم خلق کرده و مخاطب خود را بخندانند.

این بخشی از پازل موفقیت فیلم است چرا که وقتی مامویت های کلامی کاراکترها در برهه ای به پایان می رسد، بخش های دیگر نظیر آهنگ ها یا موسیقی، چاشنی کار شده و بنابر وقت محدودی که هر بخش دارد، نبض علاقمندی مخاطب را به دست می گیرد تا این چنین، سیکل رضایتمندی مخاطب خردسال نیز بر مبنای این تغییر تکنیکی فراهم شود.

از طرف دیگر، تمام آنچه در 'شهر موش ها ' می گذرد، استقلال بنیادین خود را حفظ می نماید به عبارتی، فیلم دنیایی را برای خود متصور شده که تمام اجزای آن درارتباط با زندگی این موش ها هستند و خارج از آن چیزی یافت نمی شود؛ در چنین شرایطی، نه پی رنگ هایی از دنیای انسانی می بینیم و نه جنس دیالوگ ها ما را به سمت مانیفست های روشنفکرمابانه امروزی سوق می دهد.

همه چیز برای کودک زیر۱۲ سال اندیشیده شده است و این مهم، استقلال خود را در تمام اثر حفظ می کند. بنابراین دنیای موش ها در امتداد همان دنیای فانتزی و منحصری روایت می شود که در دهه شصت به تصویر کشیده شده بود و این گذر زمان، از مدرسه به شهر، برای کسانی که در آن دهه، تماشاگر فیلم بودند، به خوبی احساس می شود.

سینمای عروسکی به عنوان یکی از اصلی ترین زیرشاخه های گونه کودک، هیچ گاه جایگاه ممتازی در سینمای ما نداشته است. کمتر تهیه کننده ای در شرایط فعلی سینما این ریسک را می پذیرد که برای کودکان گروه های سنی الف یا ب فیلم بسازد اما حالا دروازه ورود به ساخت آثار این چنینی با 'شهر موش ها' باز شده و طبیعتا حس شهامت طلبی نیز در بین برخی تهیه کنندگان زنده شده است که می توان به مدد برخورداری از تکنیک های خاص این حرفه، آثاری را خلق کرد که حتی بتوان با آن مانورهایی بین المللی داد.

آنچه در 'شهر موش ها' دیده می شود، تقریبا هم طراز با آثار شاخص بین المللی است و به راحتی توان رقابت با آنها را دارد و این همان تدبیری است که نیاز سینمایی مخاطب کودک ما در داخل را تامین کرده و توجهات بین المللی را نیز به سمت خود معطوف می دارد.

'شهر موش ها' اتفاق مبارکی در این سال پرفروشی سینمای ایران رقم زد. یکی از معدود سری سازی های موفق در سینمای ایران که نه تنها در جا نزد بلکه توانست سیطره مفهومی کاراکترها و جریانات آنها را متکامل نموده و چینش های داستانی خود را پس از طی سه دهه از ساخت نسخه اولیه خود حفظ نماید.

به 'شهر موش ها ۲' باید خیلی جدی تر از یک آوانگارد نوستالژیک یا پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران نگاه کرد؛ نگاهی که با توجه به شکست سری سازی در سینمای ایران، ارزش دو چندانی نیز پیدا می کند.