به گزارش«نماینده»، حجت السلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری در دیدار برخی از مدیران سایتهای خبری و دانشجویان ارشد و دکترای علوم سیاسی در پاسخ به سوالی درباره علت حضور کم فروغ جوانان در عرصه مدیریت کشور، بیتوجهی دولتمردان به بدنه جوان جامعه، عدماستفاده از آنها در عرصههای مختلف، بهرهگیری از نیروی جوان در انتخابات و رویکرد خود نسبت به قشر جوان اظهار کرد: دغدغه من در خصوص استفاده ابزاری از جوانان در ایام انتخابات و فضای تبلیغات دوران انتخابات مسالهای است که نه از امروز، بلکه از ابتدای دوران فعالیت مدیریت اجراییام در سی و چند سال گذشته وجود داشته و این حرف حقی است. اولا استفاده از پتانسیل و نیروی جوانی در مسئولیتهای اجرایی سیره معصومین علیهم السلام و پیامبر اعظم بوده است؛ لذا پیامبر اکرم(ص) وقتی می خواهد اولین استاندار یا فرماندار را برای مدینه انتخاب کند مصعب بن عمیری را انتخاب میکند که 21 ساله است در حالی که مدینه شخصیتهای برجستهای داشته است. وقتی از پیامبر اکرم(ص) سوال میکنند که با وجود این افراد باتجربه و باسابقه چرا این جوان را برای مسئولیت شهری با این حساسیت گذاشتهاید که قرار است اسلام در آن تازه مستقرشود، پیامبر(ص) جواب میدهند که «فلیس الاکبر هو الافضل بل الافضل هو الاکبر»؛ آن کسی که بزرگتر است، لزوماً برتر نیست؛ بلکه آن کسی که برتر است، در واقع افضل تر است.
وی افزود: از سوی دیگر امام محمد باقر(ع) میفرمایند: بر شما باد که جوانان استفاده کنید. امام (ع) در توضیح علت این توصیه خود می فرماید: إنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخالِیَةِ مَهما أُلقِیَ فیها مِن کُلِّ شَیءٍ قَبِلَتهُ؛ قلب جوان، همچون زمین لم یزرع است که هرچه در آن افکنده شود، می پذیرد .
وی خاطرنشان کرد: نمی خواهم بگویم و نمیتوانم بگویم که در کشور ما در 37 سال نسبت به این سیره هیچ توجهی نشده است؛ چراکه در بعضی از مقاطع و زمانها توجه شده است، شاید بیانصافی شود که بگوییم اصلا نشده است. در دورانی که من مسئولیت وزارت کشور را داشتم حدود سالهای 60 تا 64 به جوانان توجه داشتم و از نیرو پتانسیل آنها استفاده کردم.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: زمانی که رفتم (وزارت کشور)؛ معاون سیاسی که ایشان شخصیتی متدین و مومن بود که بعدها وزیر ارشاد نیز شد، با اینکه ایشان با من هم حزبی بودند و در شورای مرکزی در کنار ما قرار داشتند بعد از قدردانی از ایشان خواستم که تشریف نیاورند و از جوانان دعوت و استفاده کردم. البته این وزارتخانه معاونان دیگر هم داشت که با آمدنم از آنها تشکر و در نهایت خداحافظی کردم و آقای عباس آخوندی که آن زمان هنوز باجناق من نشده بود و یک جوان دانشجو بود را به عنوان معاون سیاسی منصوب کردم و همچنین احمد پورنجاتی، احمد مسجدجامعی و حتی ابراهیم نبوی - طنز نویس که به آن سوی مرزها رفته و الان با ما نیست - را در سمتهای مختلف قرار دادم. حتی وقتی دوران من تمام شد آقای مهندس موسوی نخست وزیر وقت به من گفته بود یکی از کارهای خوبی که شما در وزارت کشور انجام دادید همین جوانگرایی در وزارت کشور بود.
وی با بیان اینکه «دولتها باید از نیرو و پتانسیل جوانان استفاده کنند و اکنون هم دولت یازدهم باید این کار انجام دهد» گفت: من هر بار که دولتمردان را میبینم این نکته را به آنها یادآور میشوم که از نیروهایی جوان در بدنه دولت بهره بگیرید، که متاسفانه این امر نه تنها در این دولت بلکه سالهاست مورد غفلت واقع شده است.
وی یادآور شد: همیشه به دوستان خودم در تشکلهای سیاسی یادآور شدهام که همیشه شما ستاد انتخاباتی را در آستانه انتخابات راه میاندازید، از نیروی جوان و بدنه جوان جامعه بهره میگیرد اما همین که انتخابات تمام شد به جای آنکه به کادرسازی بپردازید و پس از انتخابات هم از نیروی فعال جامعه بهره بگیرید همه چیز را فراموش میکنید. این اشکال و نقص در همه جناحهای سیاسی متاسفانه وجود دارد. چون این سنت غلط در کشور پایهریزی شده و یک عادت دیرینه شده است. حتی این اعتراضات از طرف بسیاری از مسئولان ستادهای استانی آقای دکتر روحانی در جلسات به بنده گفته میشود. به هر حال امیدوارم دولت از پتانسیلهای جامعه بیشتر بهره بگیرد و ما هم این توصیه را به مسئولان گفتیم و باز هم انجام می دهیم.
رئیس مجلس در دوره پنجم خاطرنشان کرد: ملت ایران ملت کم توقعی است و انتظاری جز اینکه مسئولین آنها را تحویل بگیرند و حرف آنها را بشنوند ندارد. گاهی افراد به دیدار مسئولان میروند و حتی کارشان انجام نمیشود ولی در نهایت میگویند اشکال ندارد حداقل جواب سلام ما را دادند. من معتقدم؛ یکی از مهمترین عوامل مدیریت ، جز گوش دادن به صحبتها و تحویل گرفتن اقشار مختلف جامعه نیست.
وی در ادامه به بحث پیرامون توافق هستهای پرداخت و گفت: من مانند انتخابات ریاست جمهوری در گذشته به حسب ظاهر به عنوان یک جریان مطرح نبودم؛ اما به عنوان شخص خودم آنچه را که باید انجام میدادم را در حالت چراغ خاموش انجام دادم. البته صراحتا هم میگفتم که کاندیدای من کیست. در ادامه هم هر جا هم لازم بود از دولت حمایت کردم. راجع به مسائل هستهای هم من از اول قسمت پر لیوان را دیدم و نسبت به نتیجه و دستاورد مذاکرات کاملا خوشبین بودم.
وی درباره دلیل امیدواری خود نسبت به نتیجه مذاکرات هستهای افزود: من به این دلیل نسبت به نتیجه دو سال مذاکره خوشبین بودم چون خود آمریکاییها در واقع به دنبال مذاکره بودند. همانطور که گفته شده بود آمریکاییها در اواخر دولت قبل از طریق پادشاه عمان پیام فرستاده بودند که آماده و خواستار مذاکره هستند. البته این را هم بدانید که اوباما باهوش است دموکراتها اهل جنگ نیستند، در حالت خیلی تندشان باز با پنبه سر میبرند. در هر حال اولین نشست در مسقط بود و به نحوی مذاکرات از آن زمان شروع شد. اما دلیل مهم این است که آمریکاییها و شخص اوباما به این توافق نیاز داشتند و به دنبال حل مسئله بودند؛ بنابراین من نسبت به آینده مذاکرات از همان ابتدا خوشبین بودم.
ناطق نوری درباره تغییر رفتار آمریکا نسبت به ایران گفت: آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور متوجه شده بود که فشارهای گذشته از قبیل تهدید نظامی ، تحریمها و .... برای به زانو در آوردن ایران قدرتمند کارساز نبوده است؛ زیرا ایران استقلال سیاسی دارد و آمریکا در هر کجا که در منطقه وارد میشود، ایران یا قبل از آنها آنجا بوده است و یا بعد به آنجا میرود، در قضایای پس از سرنگونی صدام در عراق، ماجرای افغانستان، سوریه و لبنان جای پای ایران کاملا مشخص است. آمریکا به این نتیجه رسید که چرا دل به 4 شیخ نشین ببندد ولی ایران بزرگ را نادیده بگیرد.
وی افزود با مدیریت هوشمندانه مقام معظم رهبری ایران توانست استقلال خود را حفظ و با عزت در مسیر مذاکرات گام بردارد.
وی در ادامه به تببین شرایط مذاکرات در ایران و آمریکا پرداخت و گفت: این مذاکرات از همان ابتدا سه ضلع داشت؛ یک ضلع روسا، یک ضلع مذاکرهکنندگان و یک ضلع مخالفین یا منتقدین. به نظر من هر سه این موارد در ایران به خوبی مدیریت شد. سران بایستی حرفها را از موضع بالا میزدند؛ اگر اوباما به عنوان رئیسجمهور آمریکا صحبتهایی را مطرح میکرد، پاسخ اظهارات خود را از مسئولین کشور و رهبری در طول مذاکرات به خوبی دریافت میکرد. ضلع دوم که مذاکره کنندگان بودند با دریافت چراغ سبز و مشخص شدن خط قرمزها از سوی رهبری انصافا به خوبی حرکت کردند. از طرفی من معتقدم ظلع سوم این مثلث که همانا منتقدان هستند باید باشند منتهی هتاکی، توهین و افترا نباید در انتقادها نسبت به عملکرد تیم هستهای وجود داشته باشد. هنر تیم مذاکره کننده ما این بود که تهدید را تبدیل به فرصت کرد.
موسس بین المجالس کشورهای اسلامی در ادامه درباره بالا نبردن توقع مردم از جریان مذاکرات گفت: البته در جریان اجرای توافق نباید توقع در مردم زیاد شود و مردم فکر کنند اکنون همه یخها آب شده است و بلافاصله مشکلات اقتصادی مثل اشتغال و غیره حل میشود این اهداف تا به عینیت برسد زمان میبرد؛ چراکه که همانطور که آگاهان میدانند مسائل و مشکلات کشور بسیار بیشتر از اینهاست.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره حضور در انتخابات و نتیجه آن گفت: من از ابتدا در درون جریانهای سیاسی کشور حضور داشتم و کاربلد این کار هستم؛ بنابراین معتقدم در شرایط فعلی نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان معتدل برنامه مشخصی برای انتخابات نداشته و ندارند. زمانی که بنده مسئولیت داشتم یک سال و نیم مانده به انتخابات اجاق انتخابات را روشن میکردیم و شش ماه مانده به انتخابات کاندیداها را نیز اعلام میکردیم. من اعتقاد دارم هنوز چنین چیزی در جریانهای سیاسی شکل نگرفته است، همه گروهها برای مشورت سراغ من میآیند و من به آنها گفتهام سلانه سلانه میروید، این طور نمیشود؛ بنابراین این انتقاد به جریان های معتدل سیاسی کشور وارد است که هیچ برنامه مشخصی برای انتخابات ندارند. این در حالی است که من شنیدهام و از نشانههایش هم مشخص است که برخی جریانهای تندرو و افراطی که من آنها را قبول ندارم در برخی گروههای سیاسی با برنامهریزی منسجمتری میخواهند در انتخابات مجلس آتی شرکت کنند.
وی همچنین در ادامه انتقاد به عملکرد انتخاباتی اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل در آستانه انتخابات مجلس دهم گفت: من به گروههای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا گفتهام؛ اینطور که شما در خصوص انتخابات پیش میروید به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. چون غافل هستید.
ناطق نوری درباره راهبرد انتخاباتی جریانهای سیاسی نیز گفت: من معتقدم باید روی این حرف مقام معظم رهبری که دو سال پیش فرمودند رای مردم حقالناس است، بیشتر توجه شود و این حقالناس باید حفظ شود. شما میتوانید از این کدها بسیار خوب استفاده کنید و با بسترسازی برای شرکت بیشتر مردم تلاش کنید. همچنین دستگاههای تصمیمگیرنده و شورای نگهبان باید به گونهای عمل کنند که همه نیروها در انتخابات حضور پیدا کنند. به هر حال باید همه گروههای سیاسی توجه داشته باشند که کسی نباید در عرصه انتخابات قهر کند.
وی همچنین در ادامه درباره حضور خود در عرصه سیاسی کشور گفت: من هیچ گاه از عرصه سیاسی کشور قهر نکردهام و اصلا اهل قهر نیستم شما روش من را در برخورد با جریانهای سیاسی در همان دوم خرداد 76 دیدهاید؛ آن پیام تبریکی که گفتم آبی بود که بر آتش ریخته شد. روز بعد از انتخابات هم اعلام کردم که تا دیروز رقابت بود و از امروز رفاقت است. آقای خاتمی هم همواره از مجلس پنجم به خوبی یاد میکند. اما همچنان بنده در عرصه سیاسی هستم ولی متاسفانه مطلبی که توسط رسانه به درستی منعکس نشده بود این بحث است؛ من هیچ گاه نگفتم از عرصه سیاسی کشور خارج شدهام. لکن من از عرصه سیاستهای اجرایی کشور با تحلیل خودم از همان مجلس پنجم کنار رفتم. من از سال 78 اعلام کردم که دیگر در انتخابات شرکت نمیکنم. با این تحلیل که من 20 سال است که در انتخابات و کار اجرایی حضور داشتهام اکنون باید فرصت برای حضور جوانان مهیا شود متاسفانه این بحث باید در کشور ما جا بیافتاد که افسوس اینگونه نشده است. در دنیا رجال سیاسی برای کار سیاسی عمری را تعریف میکنند، بعد از اینکه عمر کار سیاسی به پایان رسید آنها به اتاقهای فکر میروند. در آمریکا هنوز از کارتر استفاده میشود و او در اتاق فکر حضور دارد ولی ما میخواهیم مدام بیاییم تا موتور بسوزانیم این غلط است، باید با فرصتی را فراهم میکنیم زمینه حضور جوانان به وجود آید.
وی ادامه داد: وقتی که 38 ساله بودم وزیر کشور شدم، قبل از آن هم در مجلس بودم، جوانان برای اینکه بتوانند مطرح شوند باید از مجلس شروع کنند، من هرچه خلاقیت و نوآوری بود به کار بردم، باید جوانها بیایند و با تجربه امثال من امور را به پیش ببرند.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره مسائل منطقه خصوصا روابط ایران با عربستان افزود: من از سالها پیش درباره رفتارهای خصمانه مسئولین سعودی هشدار داده بودم؛ زیرا اینها بسیار کینهای هستند. همین امیرعبدالله که از دنیا رفت به آمریکا میگفت که این و آن را نکوبید سر مار ایران است، ایران را بکوبید. این کشور از سالها پیش به ورطه تندروی و کینهورزی علیه جمهوری اسلامی ایران و بقیه کشورهای منطقه وارد شده است. البته در نهایت این افراطیگری خود عربستان را خواهد بلعید. اما این مسئله بدان معنا نیست که ما روابط خود با عربستان را باید برای همیشه قطع کنیم بلکه با حفظ این شعار مقام معظم رهبری یعنی حکمت، عزت و مصلحت میتوانیم با دیگر کشورها ارتباط داشته باشیم. پیشبینی من این است که هم عربستان و هم ترکیه به زودی به سراغ ما خواهند آمد و از ما برای حل مشکلاتشان کمک خواهند گرفت. از چند سال پیش به دوستان گفتم عربستان آتش زیر خاکستر است و در چند سال آینده بحرانیترین کشور در منطقه خاورمیانه خواهد شد.
وی درباره آینده عربستان گفت: بدنه جوان و تحصیلکرده عربستان سعودی که تحصیلات خود را خارج از این کشور سپری کرده است دیگر حاضر نیست نظام سلطنتی و کهنه این کشور را تحمل کند. از سوی دیگر رشد افراطیگری مذهبی در جامعه عربستان؛ یک خطر جدی برای آینده این کشور است. در این میان پوست خربزهای نیز زیر پای عربستان نیز به نام یمن گذاشتهاند. این را بدانید هیچ کشوری با بمباران ملتی پیروز نمیشود. یمن کشوری است که با وجود اقدامات عربستان چیزی را از دست نمیدهند اساسا ملت یمن جنگجو هستند، پیش از این حوثیها در یمن اینقدر طرفدار نداشتند ولی با وجود اقدامات عربستان طرفدارانشان زیاد شده است، آنها هوشمندانه عمل میکنند و به داخل میپردازند، به نظر من در این جنگ خیلیها کشته میشوند، اما برنده نهایی یمن است، باز هم تاکید میکنم که عربستان برای حل مشکلاتش دیر یا زود سراغ ما خواهد آمد.
ناطق نوری در پاسخ به سوالی درباره تصمیم گیری در خصوص رفع حصر گفت: تصمیم گیری در خصوص مسئله حصر و رفع آن تنها در حوزه اختیارات مقامات عالی نظام است و بر حسب منافع ملی و خط قرمزها تعیین میگردد؛ بنابراین نه آقای روحانی و نه هیچ کس دیگری توانایی ورود و تصمیم گیری در خصوص این موضوع را ندارند. رهبری بارها در خصوص مسائل داخلی خط قرمزهای خود را مشخص کرده است؛ بنابراین این مسائله با گفتن و توصیه حل نخواهد شد. بلکه اگر مقامات عالی مصلحت بدانند و تشخیص بدهند مسئله حل خواهد شد.
وی همچنین درباره موضعگیری مقام معظم رهبری نسبت به گروههای سیاسی، گفت: مقام معظم رهبری هیچ حساسیتی روی گروههای سیاسی ندارند. در دولت آقای روحانی هم وزیری از حزب مشارکت و یا مسئولی از حزب کارگزاران فعالیت میکنند، ایشان روی جناحها بحثی ندارند اما در مساله فتنه که تعریف خودشان را دارند خط قرمزهایی را مطرح میکنند. خط قرمز هم یعنی چراغ قرمز پس نباید از آن عبور کرد.
وی درباره حضور زنان در انتخابات نیز گفت: معتقدم زنان باید در تمام عرصه حضور داشته باشند منتهی باید خودشان هم تلاش کنند من در مجلس پنجم در خصوص تصویب قانون حضور قاضی زن در دادسراها تلاش کردم اما نکته مهمی که وجود دارد این است: که چند در صد از زنانی که امروز در مجلس حضور پیدا کردهاند در جهت احقاق زنان تلاش کردهاند؟
خانمها خودشان قدر خودشان را نمیدانند، زنان هیچ تشکل رسمی ندارند. یک تشکل جامعه زینب در جریان اصولگرایی و یک مجمع زنان در جریان اصلاحطلبی وجود دارد که اینها فعال نیستند. متاسفانه زنان تشکل جدی راه نینداختهاند. خوب است بدانید خانمهایی که بعد از انقلاب به مجلس آمدند خیلی بیشتر بودند ولی در همین مجلس کنونی طرح و یا نظرات ضدبانوان از سوی زنان نماینده مطرح میشود، این را بدانید که ما در قانون اساسی هیچ محدودیتی برای خانم ها نداریم از این رو اگر زنان خود فعال شوند میتوانند انتظارات را برآورده کنند.
نظر شما